تاریخ انتشار : سه شنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۷
کد خبر : 53920

«هتل چهارباغ؛ جلوه جاودان هنر اصیل ایرانی از سقف‌های ستاره‌دار تا قلب اصفهان»

«هتل چهارباغ؛ جلوه جاودان هنر اصیل ایرانی از سقف‌های ستاره‌دار تا قلب اصفهان»

  به گزارش دنیای اسرار ،اینجا اصفهان است؛ شهر گنبدهای فیروزه‌ای، مهد تمدن اسلامی و دیار مردمانی فرهیخته که عشق خدمت در رگ‌هایشان جاری‌ست. شهری نخبه‌پرور با زنان و مردانی نام‌آفرین که هر یک برگ زرینی از تاریخ ایران را ورق زده‌اند. در این شهر، هر کوچه و پس‌کوچه، هر پل و مناره، هر سنگ‌فرش

Print Friendly, PDF & Email

 

به گزارش دنیای اسرار ،اینجا اصفهان است؛ شهر گنبدهای فیروزه‌ای، مهد تمدن اسلامی و دیار مردمانی فرهیخته که عشق خدمت در رگ‌هایشان جاری‌ست.
شهری نخبه‌پرور با زنان و مردانی نام‌آفرین که هر یک برگ زرینی از تاریخ ایران را ورق زده‌اند.
در این شهر، هر کوچه و پس‌کوچه، هر پل و مناره، هر سنگ‌فرش و خیابان، یادگاری از شکوه ایران زمین را در دل دارد و روایتگر فرهنگی کهن و زنده است.

در یک عصر دل‌انگیز پاییزی، چون پرنده‌ای سبک‌بال، بال‌هایم را برای نشستن بر بام یکی از فاخرترین و مدرن‌ترین بناهای این شهر می‌گشایم؛اثری که در آن، هویت تاریخی اصفهان با نگاهی نو و معمارانه در هم تنیده است.

اینجا، هتل پنج‌ستاره مجلل چهارباغ است؛ بنایی که درب ورودی آن الهام گرفته از کاخ چهلستون، روح معماری اصیل ایرانی را در کالبدی مدرن زنده کرده است.
در بدو ورود، خستگی روز ،جایش را به آرامشی ژرف و دلنشین می‌دهد؛آرامشی از جنس هنر، اصالت و اندیشه.

در دیداری کوتاه اما ماندگار، میهمان مهندس مرتضی ملااحمدی، بنیان‌گذار و طراح این اثر هنری هستم؛آفریده‌ای که بی‌تردید در آینده‌ای نه‌چندان دور، به عنوان نشانی از شکوه و خلاقیت ایرانی در حافظه تاریخی اصفهان و ایران ماندگار خواهد شد؛ اثری که از عشق به وطن و درکی عمیق از زیبایی سخن می‌گوید.

در ادامه‌ی دیدار، مهندس مرتضی ملااحمدی ، بنیان‌گذار و طراح هتل مجلل چهارباغ از روند شکل‌گیری این اثر سخن می‌گوید؛ سخنی که بیشتر شبیه روایت یک عشق است تا شرح یک پروژه مهندسی.

او با نگاهی آمیخته به آرامش و غرور می‌گوید:«این سقف‌ها و کاشی‌های لعاب‌دار فیروزه‌ای که امروز می‌بینید، بازگشت همان قصه‌های کهن اصفهان است. ما قصه‌ای را در دل قصه‌ای دیگر زنده کردیم؛ نه برای تکرار هنر گذشته، بلکه برای آن‌که آن را زیباتر، امروزی‌تر و ماندگارتر بسازیم. هنر را از بین نبردیم، بلکه هنری تازه در امتداد همان ریشه خلق کردیم. سقف بلند تالار را چون آسمان دیدیم و ستاره‌ها را، برگرفته از معماری اصیل ایرانی، بر آن نشاندیم تا میهمانان در بدو ورود آرامشی متفاوت را تجربه کنند.»

ملااحمدی با اشاره به روند ساخت بنا ادامه می‌دهد:«کار ساخت این مجموعه سه سال به طول انجامید. بیش از ۱۸۰ نفر از جمله استادکاران، نقاشان و هنرمندان برجسته شبانه‌روز روی طرح‌ها کار کردند. ۹ نفر از نقاشان چیره دست که افتخار شاگردی استاد فرشچیان را داشتند، بیش از ۹ ماه بی‌وقفه در اینجا مشغول بودند.»

در میان صحبت، مکثی می‌کند؛ لبخندی تلخ بر لب دارد و خاطره‌ای را به یاد می‌آورد:« البته این پروژه حدود هشت ماه به‌دلیل برخی کارشکنی‌ها متوقف شد، اما به لطف خداوند، هیچ‌گاه جریان عشق و تلاش در اینجا متوقف نشد.»

او درباره ایده‌ی اولیه‌ی پروژه می‌گوید:«من سال‌ها در صنعت نساجی فعالیت داشتم و در سفرهای کاری، مهمان بهترین هتل‌های جهان بودم. اما همیشه جای خالی یک اقامتگاه اصیل ایرانی در سطح جهانی را در شهر خودم حس می‌کردم. همین شد که تصمیم گرفتم کاری برای دل خودم و زادگاهم اصفهان انجام بدهم؛ کاری که یادگار بماند، اشتغال‌زایی داشته باشد و رویاهایم را جامه‌ی عمل بپوشاند.»

ملااحمدی تأکید می‌کند:«در ساخت این هتل، نگاه اقتصادی در اولویت نبود. اگر کسی بخواهد فقط برای پول، هتل بسازد، هرگز چنین هزینه و زمانی را صرف نمی‌کند. من این کار را با عشق به زادگاهم و برای باقیات صالحات انجام دادم. خواستم اثری ماندگار برای اصفهان و آیندگان بر جای بماند.»

او نگاهش را به سقف‌های زرین و دیوارهای نگارگری‌شده می‌دوزد و می‌گوید:«در طراحی اتاق‌ها از نگارگری‌های اصیل ایرانی استفاده کردیم. از سر تخت‌ها گرفته تا درب اتاق‌ها، همه با دست نقاشی شده‌اند. می‌خواستم هر گوشه از این فضا یادآور روح هنر ایرانی باشد. حتی اگر مهمانی فرصت بازدید از مسجد شاه یا چهارباغ را نداشته باشد، همین‌جا بتواند آن شکوه را لمس کند.»

در سالن غذاخوری نیز نقاشی‌هایی نصب شده که کنار آن‌ها کد QR تعبیه شده است؛ مهمانان می‌توانند با تلفن همراه خود، داستان، تاریخ و اطلاعات هر اثر را به چند زبان مشاهده کنند.

به گفته او، اکنون هتل چهارباغ به مکانی برای برگزاری نشست‌ها، همایش‌ها و دیدارهای بین‌المللی تبدیل شده است:«در ماه‌های اخیر، میهمانانی از کشورهای مختلف مانند چین، ازبکستان، ترکمنستان و کشورهای عربی داشتیم. همچنین بسیاری از شرکت‌های بزرگ، همایش‌های خود را در اینجا برگزار می‌کنند. این نشان می‌دهد که اصفهان هنوز هم می‌تواند مرکز توجه جهان باشد، اگر هنر و هویت خود را درست معرفی کند.»

مهندس مرتضی ملااحمدی در حالی که نگاهی پدرانه به جوانان شاغل در هتل می‌اندازد، ادامه می‌دهد:«همیشه دلم می‌خواست هتل پنج‌ستاره، فراتر از یک پروژه، فرصتی برای جوانان شهرم باشد. وقتی جوان‌ها اشتغال دلخواه خود را می‌بینند، دلگرم می‌شوند. هر سرمایه‌گذاری که تمام دارایی خود را در پروژه‌ های فرهنگی، بهداشتی، اقتصادی یا عمرانی هزینه می‌کند، تنها به دنبال سود مالی نیست؛ او می‌خواهد کاری اثرگذار و ماندگار انجام دهد. در این مسیر، مسئولان هم باید قوانین دست‌وپاگیر را از جلوی پای کارآفرینان بردارند.»

در میان صحبت‌ها، خاطرات دوران دفاع مقدس و حضورش در لشکر امام حسین(ع) و لشکر نجف را مرور می‌کند. اشکی شبنم‌گونه در گوشه نگاه مهربانش می‌درخشد و می‌گوید:«خیلی از همرزمانم در جنگ تحمیلی شهید شدند، اما تجربه زندگی با آن بزرگمردان به من آموخت که هر کاری اگر با اعتقاد قلبی و ایمان انجام شود، ماندگار خواهد ماند. هر معماری خلق‌شده در گوشه و کنار این هتل، داستانی شنیدنی دارد که امیدواریم رسانه‌ها با معجزه قلم، آن را به مردم معرفی کنند.»

او لبخند می‌زند و ادامه می‌دهد:«تمام طرح‌هایی که می‌بینید، تراوش ذهنی خودم است. هیچ طراحی از پیش آماده نداشتیم؛ از معماری ستاره‌هایی که شب‌ها در سقف‌ها می‌درخشند، تا نقوش خواهرخواندگی اصفهان با شهرهای جهان. نورپردازی طوری است که اگر کسی سرش را بالا بگیرد، احساس کند به آسمان نگاه می‌کند؛ این مجموعه روح دارد.»

مهندس ملااحمدی با اطمینان می‌گوید:«من برای مجسمه رضا عباسی، مشهورترین نقاش دوران صفویه، تا آخرین نگارگری‌های هتل و تک‌تک آثار، قصه‌ای دارم اما نیازمند افرادی هستیم که بتوانند این قصه‌ها را درست روایت کنند؛ افرادی که اهل قلم و رسالت خبری هستند.»

در پایان گفت‌وگو، با آرامشی خاص و چشمانی درخشان، از عشق به شهرش می‌گوید:«من از دل کار آمدم؛ از دل ساخت‌وساز، از دل رنج و تجربه. هتل چهارباغ فقط یک ساختمان نیست؛ یک روایت زنده از تاریخ، عشق و تعهد است. من این اثر را با عشق ساختم و مطمئنم برای ایران ماندگار خواهد ماند.»

فرصت دیدن تک‌تک فضاهای هتل را غنیمت می‌شمارم. قلم برای به تصویر کشیدن این هنر عاجز است، زیرا هر گوشه‌اش دروازه‌ای است که بازدیدکننده را به دنیایی فراتر از زمان هدایت می‌کند و لب‌ها را به تحسین می‌گشاید.

و وقتی از آخرین سالن هتل خارج می‌شوم، نور غروب پاییزی اصفهان بر گنبدهای فیروزه‌ای و برج‌های تاریخی می‌تابد. سایه‌ها با شیشه‌های هتل در هم می‌آمیزند و تصویری خلق می‌کنند که همزمان نوستالژیک و مدرن است.

هتل چهارباغ، تنها یک مکان برای اقامت نیست؛ اینجا داستان اصفهان است که با خلاقیت و هنر دست معماران و هنرمندان نوشته شده است؛ داستانی از عشق، ایمان، هنر و تعهد.
هر پلکان، هر تالار و هر نگارگری، سخنی دارد که انتظار شنیده شدن دارند و هر نگاه به سقف‌های ستاره‌دار، سفری به آسمان ذهن و خیال می‌آورد.

اینجا، تاریخ و مدرنیته در آغوش هم، آینده‌ای روشن و ماندگار را نوید می‌دهند؛ و هر بازدیدکننده‌ای، چه ایرانی و چه جهانگرد، با دلی لبریز از تحسین، تلنگری خواهد خورد و به‌خاطر خواهد سپرد که اصفهان هنوز هم الهام‌بخش جهان” و نصف جهان” است.

Print Friendly, PDF & Email
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هجده − 7 =

سامانه نماز املاک یاسان املاک یاسان املاک یاسان املاک یاسان املاک یاسان املاک یاسان