چگونه تلههاي رواني مانع از ارتباط سالم ميشوند؟

به گزارش دنیای اسرار ،در دنيايي که همه چيز با سرعت در حال حرکت است، ما بيش از هر زمان ديگري به ارتباط عاطفي و اجتماعي نياز داريم. اما گاهي چيزي در درون ما، مانع از شکلگيري اين ارتباطات ميشود؛ چيزي که از کودکي در ما شکل گرفته: تلههاي زندگي مثل محروميت هيجاني و
براي اينکه بتوانيم ارتباطي سالم، عميق و رضايتبخش با ديگران برقرار کنيم، پيشنيازهايي وجود دارد که نبايد از آنها غافل شويم. عشق، توجه، همدلي، احترام، محبت، درک متقابل و راهنمايي، از جمله نيازهاي اساسي عاطفي ما انسانها هستند. اين نيازها بايد هم در چارچوب خانواده، بهويژه در دوران کودکي، و هم در روابط بيروني مثل دوستيها و ارتباطات اجتماعي تأمين شوند. اگر اين نيازها ناديده گرفته شوند يا هرگز بهدرستي برآورده نشوند، ممکن است در بزرگسالي با مشکلاتي در زمينه ارتباطگيري مواجه شويم؛ مشکلاتي که گاه خود را پنهان ميکنند و تنها در خلوت و احساسات دروني ما آشکار ميشوند.
روابط انساني را ميتوان به دو دسته اصلي تقسيم کرد: رابطه صميمي و رابطه اجتماعي. رابطه صميمي معمولاً بين ما و کساني برقرار ميشود که به ما نزديکتر هستند؛ مانند پدر و مادر، خواهر و برادر، همسر، نامزد يا دوستان بسيار نزديک. در اين نوع رابطه، صميميت و اعتماد دو عنصر کليدي هستند. اما نکتهاي که شايد کمتر به آن توجه شود، اين است که کيفيت روابط صميمي ما در بزرگسالي، اغلب بازتابي از تجربههاي اوليه ما در کودکي است؛ بهخصوص احساساتي که نسبت به والدين خود داشتهايم. اگر در کودکي با طرد، بيتوجهي يا عدم حمايت عاطفي مواجه بودهايم، احتمال زيادي وجود دارد که اين الگوها در روابط فعلي ما نيز تکرار شوند.
در مقابل، رابطه اجتماعي به ارتباطاتي گفته ميشود که ما در بستر جامعه و گروههاي مختلف برقرار ميکنيم؛ مانند ارتباط با همکاران، اعضاي يک انجمن، دوستان مدرسه يا دانشگاه و… اين نوع رابطه به ما کمک ميکند تا حس تعلق به يک جمع يا جامعه بزرگتر را تجربه کنيم. اين تعلق خاطر، يکي از نيازهاي بنيادين روان انسان است که نقش مهمي در سلامت رواني ايفا ميکند. هرچند سطح صميميت در روابط اجتماعي ممکن است بهاندازه روابط خانوادگي يا دوستان نزديک نباشد، اما همچنان ميتواند به ما حس ارزشمندي، حمايت و ارتباط ببخشد.
با اين حال، گاهي اوقات فرد با وجود داشتن روابط خانوادگي، عاطفي يا اجتماعي، همچنان احساس تنهايي ميکند. ممکن است در ظاهر همه چيز خوب به نظر برسد؛ فرد شغل خوبي دارد، در جمع خانواده است، در گروههاي مختلف عضو است و حتي روابط اجتماعي فعالي دارد. اما در اعماق وجودش، حس انزوا، طرد يا بيارتباطي ميکند. اينجا جايي است که بايد به تلههاي زندگي توجه کنيم. تله محروميت هيجاني يکي از رايجترين تلههاي شخصيتي است که در آن فرد احساس ميکند هيچکس نميتواند نيازهاي عاطفي او را بهدرستي برآورده کند. از سوي ديگر، تله طرد اجتماعي باعث ميشود فرد هميشه از سوي ديگران طردشده يا ناديدهگرفتهشده احساس کند؛ حتي اگر شواهد بيروني خلاف آن را نشان دهند.
اين تلهها مانند فيلترهايي هستند که نگاه ما به جهان و روابط انساني را تحريف ميکنند. فردي که درگير اين تلههاست، ممکن است بهصورت ناخودآگاه از ايجاد روابط عميق و واقعي پرهيز کند، زيرا ميترسد که در نهايت، آن رابطه به درد و رنج ختم شود. او ممکن است فاصله عاطفي خود را با ديگران حفظ کند، حتي در صميميترين روابط. نتيجه اين رفتار، اغلب احساس مزمن تنهايي، انزوا و پوچي است؛ احساسي که حتي با حضور فيزيکي ديگران نيز از بين نميرود.
شناخت اين الگوهاي ذهني و هيجاني، نخستين گام براي رهايي از آنهاست. تا زماني که اين تلهها را نشناسيم و نپذيريم، نميتوانيم تغييري در روابط خود ايجاد کنيم. مشاوره با يک رواندرمانگر متخصص، تمرين مهارتهاي ارتباطي و بازنگري در باورهاي بنيادين، ميتوانند ما را به سوي ساختن روابطي سالم، امن و سرشار از معنا راهنمايي کنند. ارتباط سالم حق ماست، اما براي رسيدن به آن بايد گاهي از مسير درد عبور کنيم و با زخمهاي دروني خود روبهرو شويم.
تهيه و تنظيم: رويا طاهري، کارشناس مرکز مشاوره آرامش فرماندهي انتظامي استان اصفهان
برچسب ها :پلیس اصفهان ، راوان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0