نقش روابط عمومی در برند سازی سازمان با هدف مدیریت ناب
نقش روابط عمومی در برند سازی سازمان با هدف مدیریت ناب محسن حاج محمدی مدرس دانشگاه و کارشناس حوزه مدیریت و ارتباطات مقدمه: به گزارش دنیای اسرار:امروزه باوجود پیدایش مکتبهای مختلف مدیریتی و تحریر کتاب ها و مقالات مختلف در این زمینه، همچنین تأثیر مدیریت علمی در انقلاب صنعتی و فراصنعتی، هنوز مشاهده می شود
نقش روابط عمومی در برند سازی سازمان با هدف مدیریت ناب
محسن حاج محمدی مدرس دانشگاه و کارشناس حوزه مدیریت و ارتباطات
مقدمه:
به گزارش دنیای اسرار:امروزه باوجود پیدایش مکتبهای مختلف مدیریتی و تحریر کتاب ها و مقالات مختلف در این زمینه، همچنین تأثیر مدیریت علمی در انقلاب صنعتی و فراصنعتی، هنوز مشاهده می شود که بسیاری از مدیران بخشهای مختلف، کارشناسانی (مهندسان) هستند که در رشته فنی خاصی تحصیل و تجربه دارند اما آگاهی لازم علم مدیریت را ندارند. این امر موجب تداخل وظیفه و گاه فعالیت نامربوط و عدم تخصصی شدن و آشفتگی امور شده است. این مسئله نشاندهنده عدم تعریف درست و شناخت صحیح از مدیر و مدیریت در جامعه است. به همین جهت مطالعات متعددی به بررسی و شناخت راهکارهای مؤثر بر عملکرد مدیران پرداخته اند. (عبداللهی حجت آبادی ۱۳۸۳).
پنج عامل:
سبک مدیریت
طرح ریزی و برنامه ریزی
اطلاعات و ارتباط
مدیریت زمان
تفویض اختیار
در بهبود مدیریت تأثیر بسزایی دارد. (طاهرخانی۱۳۷۵ ).
در ابتدا باید دید چه عواملی منجر به عدم موفقیت و کارآمدیمدیریت سارمان ها شده است تا با کشف و شناسایی این عوامل، دسته بندی آنها همچنینتعیین درجه اهمیت هر یک، گام مفیدی در شناسایی تهدیدها و فرصتهای پیش روی سارمانها در بعد مدیریت برداشته شود .
بنظر می رسد عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت در سارمان های مورد نظر باید از دو بعد اصلی مورد بررسی قرار گیرد.
1 ) بعد مدیریت عملکردی سازمان.
۲) بعد مدیریت بازاریابی.
هر کدام از دو بعد مذکور شامل چند بعد فرعی می باشد. مدیریت عملکردی و مدیریت بازاریابی با برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی و کنترل بررسی بازار قابل تجزیه و تحلیل است. سازماندهی تقسیم کار بر حسب تخصص افراد، مشخص بودن وظایف هر فرد یا واحد، مشخص بودن نحوه ارتباط و هماهنگی میان مسئولیتهای مختلف، کنترل نظارت بر صحیح بودن مسیر حرکت سازمان در جهت اهداف تعیین شده، مشخص بودن ملاکهای کنترل مسیر حرکت سازمان، هدایت تأمین نیازهای مالی کارکنان، فراهم کردن ساز وکار پیشرفت شغلی، ثبات شغلی کارکنان، هماهنگی جلب همکاری افراد توانمند و شرکتهای معتبر، هماهنگ بودن کارکنان در جهت اهداف، برقراری نظم و انضباط در شرکت، برگزار کردن جلسات هماهنگی میان واحدها و افراد مختلف، آگاهی از فن آوریهای جدید، پیگیری قوانین و مقررات دولتی و صنفی، بررسی بازار و انجام تحقیقات بازاریابی، آگاهی از عوامل تأثیر گذار بر انتخاب مشتریان، آگاهی از نقاط قوت ، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدات و تدوین استراتژی تلاش برای توسعه بازاریابی، دسته بندی مشتریان برای ارائه خدمات و کالاهای متفاوت، تجزیه و تحلیل رقابت اطلاعات از نوع و کیفیت محصول، قیمت ها، شیوه عرضه و بازاریابی و شیوه های تبلیغی رقبای شرکت، استفاده از اقلام تبلیغاتی، بررسی امکان تغییر در قیمت، استفاده از اینترنت برای اطلاع رسانی، اطمینان از بهترین بودن مکان ارائه یا توزیع خدمات، تلاش برای ارائه خدمات یا تولیدات خود به گروهی خاص، شناختن مشتریان خوب و ضعیف در هر منطقه، موضع یابی تنظیم محتوای تبلیغات خود با هدف شناساندن نقاط قوت محصول یا خدمات، توجه به عرضه کالا یا خدمات دارای ویژگی منحصربه فرد، بودجه بندی و پیش بینی اطلاع از هزینه نیروی کار و مواد اولیه، توان محاسبه پرداختهای خود بابت مزد و حقوق کارکنان شرکت، تعیین رویه های کنترل ارزیابی میزان سود شرکت به منظور برطرف کردن اشکالات، کنترل تغییرات سالانه یا ماهانه درآمد خود نسبت به مدت مشابه قبل، اندازه گیری رضایت مشتریان از محصول یا خدمات، از جمله موارد قابل توجه است.
حوزه های تحت پوشش مدیریت روابط عمومی:
- اخبار و اطلاع رسانی
- اطلاعات
- مستند سازی
- انتشارات و تبلیغات
- افکار سنجی (VOTE)
- شبکه سازی
- برندینگ (مسئولیت اجتماعی)
- برگزاری رویدادها
۵ تهدید بزرگ روابط عمومی ها در حوزه حرفه ای گرایی:
- عدم بهره مندی از تکنیک های ارزیابی و ارزشیابی
- عدم ارتباط با فضای آکادمیک بین المللی
- شبکه سازی غیر علمی و ناکارآمد
- بیگانگی با مفاهیم برندینگ و مارکتینگ
- عدم جانشین پروری حرفه ای
شیوه ارتباط اثربخش در بازاریابی در میان سازمان ها:
ارتباط اثربخش زمانی محقق می گردد که فرد بتواند با استفاده از کلمات و علایم زبان بدن و سایرابزارهای ارتباطی فرد مقابل را به هدف و مقصد خود به صورت آگاهانه سوق داده و نتیجه ای که مقصود نظر است را به دست آورد:
مرحله اول: شناخت خود – سازگاری با طبیعت
مرحله دوم: شناخت طبیعت-کشف ابزارمندی و نهایتا تکنولوژی
مرحله سوم: شناخت ماهیت شناخت – کشف فلسفه
ارتباط، به عنوان فرایندی قدرتمند، اولین دانشی بود که انسان برای توسعه و پیشرفت خود و دستیابی به هدف متعالیاش یعنی رسیدن به کمال از آن بهره برد. از این منظر ارتباطات و شاخه های آن تاریخی به قدمت عمر بشر دارد.
تعاریف برند با شاخصه های مختلف:
- اقتصادی: دارایی نامشهود
- اجتماعی: برند شخصی، مسئولیت اجتماعی
- ارتباطی: چگونگی ارتباط با مشتریان
- شخصیتی: چه ویژگی انسانی بر آن می نشیند
- مصرف کننده: تداعی نشانه ها در راستای محصول یا خدمت
- هویتی: هویت و شخصیت سازمان
پنج اصل مذاکره :
با رعایت این موارد می توانید احتمال موفقیت خود را در یک مذاکره افزایش دهید:
آماده بودن: قبل از اینکه روی صندلی خود بنشینید، مطمئن شوید که درباره ی نیازهای دو طرف و هریک از عوامل بیرونی که می توانند بر مذاکره شما تأثیر بگذارند اطلاعاتی در اختیار دارید.
متین بودن: مذاکره کنندگانی که عصبی می شوند و منفعلانه برخورد می کنند، نتیجه را می بازند. آن ها که خونسرد و متین هستند، پیروز می شوند.
مشوق بودن: این مسئله در دو چیز خلاصه می شود. بتوانید موقعیت خود را تشریح کنید و برای آن جلب حمایت کنید.
مصّر بودن: نه به این معنا که باید برای رسیدن به یک هدف جدال کنید. مگر اینکه تنها چاره شما این باشد. مصّر بودن به معنای آن است که شما نباید با دیدن اولین علائم مخالفت و مقاومت تسلیم شوید.
صبور بودن: اصرار بر سریع تر به نتیجه رساندن مذاکرات می تواند موجب آن شود که شما بیش از حد سازش کنید و به موفقیت های ناچیزی دست یابید.
تفکر ناب را میتوان در پنج محور خلاصه کرد؛ با درک دقیق این محورها و سپس با تلفیق آنها با یکدیگر، میتوان ضمن بکارگیری کامل شیوهها و فنون ناب به راهکاری پایدار در نابسازی سازمان و فرایندهای آن دست یافت.
این پنج محورعبارتند از:
۱)تعیین دقیق ارزش هر محصول معین (Value) .:
نقطه شروع اساسی تفکر ناب، ارزش است .در حقیقت این کارکنان هستند که در فرایند کار و از طریق ارتباط مستمر با مشتریان به ارزشهای واقعی آنها دست می یابند. زیرا تنها مصرف کننده نهایی است که میتواند ارزش را تعریف کند
۲)شناسایی جریان ارزش محصول (Value Stream) .
جریان ارزش مجموعهایی است از کلیه اعمال ضروری برای یک محصول معین ، این موضوع شامل همه فرایندهای تولید محصولات و خدمات یعنی از انگاره تا ورود محصول و خدمات به بازار را دربر میگیرد . شناسایی کل جریان ارزش برای هر محصول معین و گاهی برای خانواده هر محصول گام بعدی تفکر ناب است . به این طریق وجود حجم بسیار زیاد اتلاف در سازمان برملا می گردد .
۳) ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش (Flow) .
حرکت (Flow) عبارتست از انجام وظایف بطور پیش رونده در طول جریان ارزش به گونهای که یک محصول بدون توقف ، بدون ضایعات و بدون پسروی ، از طراحی به بازار، از سفارش به تحویل و از مواد خام به دست خریدار برسد و یا در سازمان های خدماتی فرایند ارایه خدمت از رضایتمندی کارکنان آغاز و به رضایتمندی مراجعین ختم گردد.
۴) امکان دادن به مشتری تا بتواند این ارزش را از تولید کننده بیرون بکشد (Pull ) .
امکان دادن به مشتری تا بتواند این ارزش را از دل فرایندهای سازمان بیرون بکشد ؛ بیرون کشیدن (Pull) به معنای آن است که هیچ سازمان /شرکتی در بالای جریان ، کالا یا خدماتی را تولید نکند مگر آنکه مشتری پایین جریان ، آنرا خواسته باشد
۵)تعقیب کمال (Perfection)
هنگامیکه سازمان ها به تعیین درست ارزش ، شناسایی کل جریان ارزش ، ایجاد گامهای ارزشآفرین برای ایجاد حرکت پیوسته محصولات معین دست مییابند و اجازه میدهند تا مشتری ارزش را از بنگاه اقتصادی /سازمان بیرون بکشد، زمان پرداختن به اصل پنجم تفکر ناب ، یعنی تعقیب کمال است .
تعقیب کمال عبارتست از بین بردن کامل هدررفت ها، به گونهای که همه فعالیتهایی که طی جریان ارزش انجام میگیرند ، ارزشآفرین باشند .
نقشه راه برند جهت رسیدن به مدیریت ناب:
نیاز ما برای ایجاد سازمان ناب چیست؟
برای اینکه سازمان شما به سمت ناب شدن حرکت کند و سرعت بهتری در این مسیر پیدا کند، نیاز به مختصاتی از مولفههای کارکردی دارید که بتواند زیرساختهای ناب بودن را برای شما محقق کند. محققان مدیریت برای این منظور ۱۲ مولفه را شناسایی کردهاند که عموما میتوانند سازمان شما را یاری کنند؛ هرچند شاید موارد دیگری متناسب با سازمان شما هم باشند که باید خود به کشف آن و استفاده مناسب بپردازید. هرچند ایدهآل و کمال دستنیافتنی است، اما سازمان ناب سعی میکند هر روز به آن نزدیکتر شود و برای رسیدن به یک سطح از موفقیت که بتواند رقبای خود را پشتسر بگذارد دائما تلاش میکند.
هر سازمان ناب قطعا استراتژی منحصربهفردی برای این مهم دارد، اما برخی از ویژگیهای اصلی در آنها به صورت مشترک وجود دارند که مواردی از این خصوصیات مشترک عبارت است از:
تمرکز بر مشتری:
سازمان ناب وسواس عجیبی به خلق ارزش برای مشتری دارد و اولویت و تمرکز اصلی آن مشتری است. همه کارکنان ارزش مشتری را بهعنوان عنصر حیات درک کردهاند
هم راستا بودن:
در یک سازمان ناب، هر عضو تیم درک مشترکی از ماموریت، ارزشها و اولویتهای استراتژیک کسبوکار خود دارد و این تعامل بین کارکنان و رهبران ارشد اتفاق میافتد و توسعه بهعنوان یک فرهنگ برای همه درک شده است.
غرور سازمانی نداشتن:
خروجی اصلی کایزن، تبدیل به ناب شدن است. به همین دلیل در این رویکرد همیشه جایی برای بهبود وجود دارد. حتی زمانی که سازمان موفق است و نسبت به رقبا هم بهتر عمل کرده و مشتریان و سهم بازار خوبی دارد، رهبران کارکنان را تشویق به پیدا کردن راههای جدیدی برای موفقیت بیشتر میکنند. بهبود مستمر چیزی است که پایانی برای آن متصور نیست و سازمان ناب آن را به رسمیت نمیشناسد و فرصتهای بیپایان را برای بهبودهای دائمی خواهان است.
همکاری :
همکاری سازمانی و ارتباطات متعهدانه لازمه هر سازمان ناب است و این همکاریها برای مقابله با چالشهای اصلی سازمان یک اصل مهم است.
سرسختی:
در سازمان ناب کارکنان برای حل مشکلات به دنبال استفاده از راه حلهای زودگذر نیستند و پاسخهای ساده را برای رهایی خود از چالش سوالات پیچیده انتخاب نمیکنند. آنها به دنبال ریشهیابی مشکلات و حل دائمی مشکلات در سیستم هستند. چنین کارکردی در حل مساله باعث میشود کارکنان توانمندی بیشتری پیدا کرده و نسبت به درک چالشهای جدید و حل ریشهای آنها آمادگی بهتری پیدا کنند.
تعهد:
سازمان ناب یک نظام جدید در کسبوکار است که مهارت و عملکرد هر یک از کارکنان در موفقیت آن نقش دارد و افزایش تعهد سازمانی و درگیر شدن ذهنی کارکنان در بهبود ضروری است. برای افزایش تعهد کارکنان هرچه سرمایهگذاری کنید کم است، زیرا به سرعت این سرمایهگذاری برخواهد گشت.
روش:
حتی یک تیم ورزشی برای دقایق مختلف بازی، روشهای مختلفی را به نمایش میگذارد. داشتن روشهای مختلف در کار بدون قربانی کردن خلاقیتهای فردی کارکنان میتواند شما را با سرعت بیشتری در حل چالشها کمک کند و به حرکت بهبود مستمر شتاب دهد. این مهم است که به یاد داشته باشید روشهای طراحی شده باید ساده و قابل فهم باشد.
پیشگیری:
در سازمان ناب مشکلات فرآیندها و بروز هرگونه ضایعات قبل از حادث شدن آن شناسایی میشود. سازمانهای ناب تبدیل به یک سیستم مولد خودکار میشوند که اجازه بروز مشکل را نمیدهد و به مرور زمان نسبت به بیماریهای ناکارآمدی واکسینه میشوند.
مدیریت دانش:
همه اتفاقات در سازمان ناب مستند میشود، چون قرار نیست تجربهای تلخ تکرار شود و تجربهای شیرین از نظر دور بماند و سازمان بنا ندارد برای هر موضوعی چند بار آزمون و خطا کند. اطلاعات طبقهبندی شده در دسترس و بهطور مستمر در سازمان ناب بررسی میشود. این کار باعث توزیع اطلاعات در سراسر سازمان شده و اجازه می دهد …
انعطافپذیری:
انعطافپذیری در سازمان ناب یک توانایی بزرگ است، بهخصوص زمانی که چالش غیرمنتظرهای رخ میدهد. سازمان ناب باید درحالیکه در مسیر خود حرکت میکند، قادر باشد راهحلهای نوآورانهای در شناسایی چالشها و حل آنها داشته باشد. بخش مهمی از توانمندی کارکنان به میزان انعطاف پذیری آنها بستگی دارد.
رفتار ترقیخواهانه:
بسیاری از سازمانها که به موفقیت از طریق ناب شدن آگاهی پیدا کردهاند، متوجه میشوند که روند بهبود، نیاز به پشتیبانی از تکنولوژی و فناوریهای نو دارد و باید یک رفتار ترقیخواهانه داشته باشند، چرا که با غرق شدن در روزمرگی از نوآوریهای جدید غافل میشوند.
قدردانی:
برای نگهداری فرهنگ ناب نیاز به قدردانی دائمی دارید. کارکنان باید احساس با ارزش بودن خود را با قدردانیهای دائمی و البته به موقع درک کنند. مدیران هوشمند موفقیت هر عضو را با قدردانی رسمی به دیگر کارکنان توسعه میدهند و با قدردانی مناسب فرصتهای بهبود و موفقیت را گسترش میدهند.
رویکرد سازمان ناب که با تفکر ناب همراه است، تمرکز بر اصول بنیادین و البته نوینی دارد که فرصت آزمون و خطا و ناکارامدی را به مدیران نمی دهد. اینگونه سازمان ها با کمترین ورودی باید بتوانند بیشترین خروجی را رقم بزند.
تفکر «ناب» که مجموعه زنجیره ارزش« ناب» را بر پایه فعالیت ارزش افرینی به همراه دارد ، فقط با حداقل ها مانوس است، یعنی کمترین نیروی انسانی، تجهیزات، زمان و فضا که به بیشترین نتیجه می انجامد.
وظیفه ما به عنوان مدیر روابط عمومی چیست؟
هشت اصل مدیریت ناب:
۱-راهبری هوشمندانه
۲-ارتباطات
۳-شناخت(ساده و عمیق)
آموزش مستمر
توانمندسازی کارکنان
۴- پویایی اندیشه و کمال جویی دائمی
پویایی گروهی کرت لوین
مطالعه اول وقت و قبل از خواب
۵- تفکر سیستمی
CRM– کایزن- TFQM– Agile و…
۶-خلاقیت و نوآوری
۷- چشم انداز یکپارچه
روایی سازی اهداف و برنامه های آینده
دستورالعمل های ساده و قابل فهم
۸- خلق ارزش برای مشتری و اندازه گیری مستمر آن
۴۶ درصد از ناکامی های سازمان ها در غرب به دلیل مدیریت نادرست است
۶۲ درصد از شرکت هایی که حوزه کسب و کارشان را رها کردند، مشکل مدیریتی داشتند
به نظر شما چند درصد از مشکلات امروز جامعه ما زاییده عملکرد مدیران است؟
به عنوان یک قاعده عمومی چنین رهبرانی باید حداقل برای شروع سه مشخصه زیر را داشته باشند:
۱) تعهد
۲) رشد استعداد خود و کارکنان
۳) تشویق موثر کارکنان و مدیران برای پیشرفت
یک شیوه اثربخش برای انجام درست کارها:
نوآوری:
اگر شما هم همان کاری را بکنید که دیگران می کنند،نباید انتظار داشته باشید به نتیجه ایی متفاوت دست یابید
نوآور به کسانی اطلاق می گردد که وارد بازارهای جدید شده، اقدامات جدیدی را تجربه می کنند، روشهای جدیدی را برای کسب و کار ابداع می کنند، و یا برای کاری منحصر به فرد آماده می شوند
مهمترین نوآوری که باید به آن بیاندیشید نوآوری در رفتار و برخورد با دیگران است. از امروز سعی کنید از کلماتی متفاوت استفاده کنید کلماتی که از بار معنایی مثبت و اثرگذار برخوردارند.
کمیت گرایی:
به همراه هر نو آوری، اقدامی به انجام رسیده است. یک نمونه محصول ، یک تحقیقات ، یک زمینه جدید کاری و یا ارائه نوعی ارزش. برای آنکه کاملا عملکرد اثر بخشی داشته باشید ، بایستی نتایج و راندمان این اقدامات را اندازه گیری و محاسبه نمائید.
همنوایی:
اکنون پس از آزمون نوآوری و اندازه گیری اثر بخشی آن، بخوبی در یافته اید که کدام روش جواب می دهد و کدام بی فایده است. مهم این است که این روشها را به طور مداوم مورد آزمایش قرار دهید و نتایج را اندازه گیری نمائید تا به رمز موفقیت خود پی ببرید.زمانی که به این مرحله رسیدید بایستی آن را به صورت یک رویه سیستماتیک در سطح سازمان خود اشاعه دهید. ایجاد و پیاده سازی روند هم نوائی نیز به اندازه خود هم نوائی اهمیت دارد.
هر چقدر نوآوری را – به عنوان یک رویه جدید – در سراسر سازمان با سرعت بیشتر و زمان کمتری پیاده نمائید ، نتایج حاصله قطعا” بهتر خواهد
مستند سازی:
بهترین مبتکران نوآوری این گام آخر را به بهترین نحو ممکن انجام می دهند. مستند سازی به مفهوم ایجاد انبوه به هم ریخته و نا بسامان از دستورالعملها و … نمی باشد. مستند سازی یعنی ایجاد بک راهنما ، روند ، یا سیستمی که اجرای مداوم نو آوری های مبتکرانه شما را ممکن می نماید. برای این کار آشنایی با استاندارد سازی و شیوه های مربوطه به آن همچون فلوچارت و … الزامی است.
مزیت ها و ارزش افزوده برند شخصی بر سازمان:
نتیجه:
به عنوان نتیجه گیری و پیشنهاد می توان گفت که مدیران سازمان ها از نظر آشنایی و به کارگیری شاخصهای برنامه ریزی، هدایت، هماهنگی، تدوین استراتژی، تجزیه و تحلیل رقابت، آمیخته بازاریابی، تعیین بازار هدف، موضع یابی و تعیین رویه های کنترل نقطه ضعف دارند. به همین جهت الزام سازمان به تهیه و ارائه برنامه اجرایی، ضابطه مند کردن انتخاب مدیران از طریق اعمال فرایند منطقی در گزینش و ارتقا، تشویق به اجرای سیستمهای استاندارد مدیریتی، الزام مدیران به طی دوره های آموزشی کاربردی جهت آشنایی با الگوهای هدایت و رهبری و تأسیس سازمان های مشاوره فنی و تخصصی مدیریتی، سبب آشنایی بیشتر مدیران با مؤلفه های مدیریت عملکردی و بهبود مهارتهای مدیریتی در این بعد خواهد شد. همچنین ایجاد واحد تحقیقات بازار در هر سازمان، جهت تحلیل شرایط بازار برای شرکتها، معرفی سایت های مفید و مرتبط با کسب و کار و تجارت، برگزاری کارگاههای تخصصی برای تحلیل موضع یابی در سازمان های موفق داخلی و خارجی سبب آشنایی بیشتر مدیران با مؤلفه های مدیریت بازاریابی، برند سازی سازمانی و بهبود مهارتهای مدیریتی در بعد بازار خواهد شد و سازمان مربوطه را به سمت مدیریت ناب و تجارت ارزشمند و سود ده با هدف جلب رضایت مشتری سوق می دهد.
و به عنوان کلام آخر، در دنیای رقابتی هزاره سوم، مدیران روابط عمومی کسب و کار، باید به دنبال مخاطبسازی بوده، و بر ساخت یک برند فردی و سازمانی قدرتمند تمرکز کنند، زیرا در نهایت کسب و کارها بر اعتبار و حرفه ای گرایی مدیران خود استوار هستند.
منابع:
.1 احمدی پـرویـز (۱۳۸۰ ( ـط، راح مـ بـی دل ـهبود بهرهوری نیروی انسانی با نگرش مدیریت بهرهوری، پایاننامه دکتری، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم انسانی، علوم اداری و مدیریت
.2 توکلی نیا ، منصور (۱۳۷۹ ،( بررسی میزان آشنایی مدیران سازمانهای دولتی استان قم با مهارتهای سرپرستی و مدیریت و نقش آن در کارایی سازمان د، انشگاه تهران، علوم اداری و مدیریت . .۳ جعفری، علیاکبر (۱۳۷۶ ،( نقش آموزش در افزایش کارائی مدیران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، رشته علوم اداری و مدیریت
۳٫ عبداللهی حجت آبادی، محمد حسین ( ۱۳۸۳ ( م، عوامل ؤثر بر بهبود مدیریت (مـدیران عملیـاتی) در شرکت برق منطقهای یزد، پایان نامه کارشناسی ارشد ؤم، سسه تحقیقات و آموزش مدیریت
۴٫ فدایی ، مهدی و آذر ، عادل (۱۳۸۳ ،(بررسی میـزان آشـنایی و بکـارگیری فنـون علـم مـدیریت در صنایع تولیدی، فصلنامه مدیریت صنعتی، شماره .۴
5. فدایی مهدی(۱۳۸۳ ،(بررسی میزان آشنایی و بکارگیری مدیران صنایع تولیدی با فنون علم مدیریت (مورد مطالعه: صنایع تولیدی تهران
۶٫ سرمد، زهره ،عباس بازرگان و الهه حجازی ( ۱۳۷۶ )، روشهای تحقیق در علوم رفتاری، ص۵۴ ،نشـر آگه، تهران
۷٫ کریمی، مجتبی و حسن دهگاهی ( ۱۳۸۳ ،( ارزیابی عملکرد وزرات تعاون).
8. مرکزپژوهش های مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۶
۹٫رحمانی مونا (۱۳۹۸ جایگاه برند شخصی مدیران روابطعمومی در برندسازی سازمانی)
۱۰٫ Berry, Tim & Doug Wilson (2003), Marketing Plan Pro (Academic Edition) Palo Alto Software.
برچسب ها :بازاریابی ، دنیای اسرار ، روابط عمومی ، کشف ، مقاله
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0