سفری سخت به سوی بخشش و آگاهی

سفری سخت به سوی بخشش و آگاهی به گزارش دنیای اسرار،همه چیز طبق معمول پیش می رفت تا این که علی در محل کار با زنی به نام نازنین آشنا شد، او بین دو جهان گرفتار شده بود؛ دنیای خانواده و مسئولیتها و دنیای هیجانات تازه. سارا و علی از همان ابتدا، زوجی به
به گزارش دنیای اسرار،همه چیز طبق معمول پیش می رفت تا این که علی در محل کار با زنی به نام نازنین آشنا شد، او بین دو جهان گرفتار شده بود؛ دنیای خانواده و مسئولیتها و دنیای هیجانات تازه.
سارا و علی از همان ابتدا، زوجی به ظاهر خوشبخت و دوست داشتنی بودند. آنها ده سال پیش با هم آشنا شده و زندگی مشترکشان را شروع کرده بودند. سارا معلم مدرسه بود و علی مهندس عمران. دو فرزند کوچک داشتند و همه چیز طبق معمول پیش می رفت؛ روزها کار، شبها دور هم بودن، برنامه های ساده و آرام. اما آرامش زندگیشان روز به روز در حال کمرنگ شدن بود، هرچند هر دو سعی میکردند این موضوع را نادیده بگیرند.
علی در محل کار با زنی به نام نازنین آشنا شد. نازنین تازه به تیم پروژه آنها اضافه شده بود؛ زنی جوان، پرانرژی و خوش مشرب. در ابتدا فقط تبادل نظرهای کاری بود، اما بعد از مدتی علی به گفتگوهای طولانی تر و صمیمانه تر روی آورد. او احساس کرد کسی بالاخره به حرفهایش گوش میدهد و او را میفهمد؛ احساسی که در خانه مدتها بود از آن محروم شده بود.
نازنین و علی ارتباطشان عمیقتر شد؛ پیامهای متنی، تماسهای تلفنی و در نهایت دیدارهای پنهانی. علی ابتدا از خودش و خانواده اش فاصله گرفت، اما گاهی عذاب وجدان به سراغش می آمد و همین باعث می شد رابطه اش با نازنین پرتنش شود. او بین دو جهان گرفتار شده بود؛ دنیای خانواده و مسئولیتها و دنیای هیجانات تازه.
سارا که تغییر رفتار علی را حس کرده بود، کم کم به شک افتاد. علی کمتر به خانه می آمد، حواسش پرت بود و کمتر حرف میزد. روزی گوشی علی را در خانه دید که پیامهای عاشقانه ای از نازنین داشت. آن لحظه انگار زمین زیر پایش لرزید. درد، خشم، ناامیدی و هزاران احساس متضاد به سرعت در وجودش موج میزد.
سارا تصمیم گرفت با علی روبه رو شود. در ابتدا علی همه چیز را انکار کرد اما وقتی دید نمیتواند حقیقت را پنهان کند، اعتراف کرد. سارا تمام روز را در سکوت و اشک گذراند و بعد از چند روز دوری و فکر کردن، گفت: «ما باید تصمیم بگیریم؛ ادامه دهیم یا جدا شویم.»
علی و سارا برای مشاوره ازدواج رفتند. مشاور کمک کرد آنها با همدیگر صادق باشند و ریشه مشکلات را پیدا کنند. معلوم شد که هر دو سالها نیازهای عاطفی خود را نادیده گرفته اند و به جای گفتگو، دوری و بی توجهی را انتخاب کرده اند. علی پذیرفت که با فرار به رابطه دیگر، به جای حل مشکلات به صورت مستقیم، به خود و خانواد هاش آسیب زده است.
ما ه ها گذشت. سارا و علی با سختیهای زیادی مواجه شدند؛ لحظات پرتنش، عصبانیت، شک و تردیدهای فراوان. اما هر دو خواستند این مسیر را ادامه دهند. علی تمام تلاشش را کرد تا اعتماد سارا را دوباره جلب کند؛ شفاف بودن، تغییر رفتار، احترام بیشتر و همراهی در کارهای خانه و تربیت بچه ها. سارا نیز به آرامی یاد گرفت که خشم و رنج را کنار بگذارد و به بخشش فکر کند.
یک سال بعد، علی و سارا به نقط های رسیدند که میتوانستند با هم از گذشته صحبت کنند، بخندند و برنامه های آینده را بسازند. رابطه شان مثل قبل نبود، عمیقتر و واقعی تر شده بود. آنها فهمیده بودند که عشق تنها شروع رابطه نیست، بلکه مراقبت، اعتماد و تلاش مداوم میخواهد.
نظر مشاور خانواده: به عنوان مشاور خانواده، تجربه نشان داده است که خیانت یکی از بزرگترین بحرانهایی است که میتواند رابطه زناشویی را تهدید کند، اما این پایان راه نیست. کلید موفقیت در بازسازی رابطه، پذیرش مسئولیت، ارتباط باز و شفاف، و آمادگی برای کار سخت روی خود و رابطه است. بخشش واقعی زمانی رخ میدهد که هر دو طرف بخواهند گذشته را پشت سر بگذارند و با احترام و همدلی به آینده نگاه کنند. مشاوره حرفه ای و حمایت روانی می تواند نقش بسیار مهمی در این مسیر ایفا کند و به زوجها کمک کند تا دوباره اعتماد را بسازند و رابطهای سالمتر و مستحکمتر داشته باشند.
نویسنده: سرهنگ”نسیبه جعفری”کارشناس مرکز مشاوره آرامش معاونت فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان
برچسب ها :پلیس اصفهان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.












ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0